خلاصه کتاب:
داستان در مورد دختری هست به نام رومینا که وقتی بچه بوده مادرش رو از دست میده. همه کسش میشه پدرش تا اینکه پدرش رو به جرم قتل رییسش میگیرن. پدرش اعدام میشه و رومینا تنهاتر. اون که خونشونو به خاطر طلب کارای باباش می فروشه، می مونه تو خیابون تا اینکه هم دانشگاهیش باران اونو می بره خونشون و اون موقع بوده که با رادمان آشنا میشه می فهمه که اون و…
خلاصه کتاب:
مهتا و روزبه توی دوره خاصی از زندگیشون به هم دیگه برخورد میکنن. از طرفی روزبه باید به رابطه عجیبش با سارا سرو سامون بده و از ایران بره و از طرف دیگه مهتا هم درگیر یه ازدواج اجباری شده. اون ها ناخواسته درگیر ماجرای عشق ممنوعه و شوم لیلی و رهی میشن و قصد دارن زودتر حلش کنن تا بتونن به زندگی و مسائل عادی خودشون برگردن. اما کی میدونه اگه توی این راه دلبسته همدیگه بشن چه اتفاق های نحس و رسوایی بزرگی انتظارشون رو میکشه؟!
خلاصه کتاب:
آری من یک دیکتاتور هستم تمام تو را فقط برای خودم می خواهم. رمان روایت گر زندگی دختری ۱۷ ساله به نام فریحا هست… دختری با زندگی ساده و پدری بدتر از بد، پدر فریحا فردی معتاد که دست بزن دارد مرتکب به قتل می شود و فریحا را در این شهر پر از گرگ تنها می گذارد، اما فریحا نمیدانست که پدرش پول زیادی یه شایگان شایسته بدهکار است. شایگان شایسته فردی مغرور و خشن که کمتر دختری می تواند او را راضی نگه دارد اما چه کند هر چقدر زورگو و دیکتاتور باشد نمی تواند از چشمان زمردی فریحا بگذرد…
خلاصه کتاب:
نهال امیرخانی، دانشجویی که برای پرستاری از عمه خانوم وارد عمارت سوت و کور نیکنام ها میشه و بیخبر از اومدن سرگرد امیرحافظ نیکنام، اونجا ساکن میشه تا جایی که نتیجه ی این بیخبری، میشه اولین سوتیِ نهال، تو اولین دیدارش با این جناب سرگرد بداخلاق و همیشه طلبکار باید دید چه اتفاقی میوفته و آیا عمه خانوم، به همین راحتی دختری مثل نهال رو ول میکنه؟
خلاصه کتاب:
دختری از جنس بهار و لطافت بارون دختری در آستای پاییز زندگی بهاری خود و طلوع خورشیدی دوباره و طراحی که درد کشیدن و مقاوم بودن رو خوب طرح بزنه…
خلاصه کتاب:
سایه بودن خالی ست... سایه بودن درد است... اصلا ای کاش خدا تمام سایه های شهرم را جمع میکرد، تا دیگر سایه ای نباشد بر سرشان بی ادعا پهن شود، تا مردم اینقدر سایه ها را هیچ و پوچ نخوانند، در این شهر هیچ کس ارزش سایه ها را نمیداند، فقط باید سایه ها از سرشان کم شود، آنوقت است که دوام نمیآورند، آنوقت است که فغان سر می دهند، ذوب می شوند... آری سایه ها بی منت سایه اند... آناهید قاف
خلاصه کتاب:
احساس عجیب روایت کننده ی زندگی دختریه که طراح لباسه و دوسال پیش از طرف کسی که دوسش داره ترک میشه و حالا بعد دوسال میثم با عشقی آتشین تر از قبل برمیگرده و مدئی میشه که فقط اسیر توطئه شده. ولی آیا سارا هنوز هم میتونه عاشقانه های میثمو قبول کنه؟؟
خلاصه کتاب:
یادگار دختر پونزده ساله و عزیزدردونهی بابا ناخواسته پاش به عمارت عطاخان باز شد اما نه به عنوان عروس. به عنوان خونبس… اما سرنوشت جوری به دلش راه اومد که شد عزیز اون خونه. یادگار برای همه دوست شد و دوست بود به جز توحید… همسر شرعی و قانونیش که حالا بعد از ده سال برگشته…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ملایر بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.