خلاصه کتاب:
مهتا و روزبه توی دوره خاصی از زندگیشون به هم دیگه برخورد میکنن. از طرفی روزبه باید به رابطه عجیبش با سارا سرو سامون بده و از ایران بره و از طرف دیگه مهتا هم درگیر یه ازدواج اجباری شده. اون ها ناخواسته درگیر ماجرای عشق ممنوعه و شوم لیلی و رهی میشن و قصد دارن زودتر حلش کنن تا بتونن به زندگی و مسائل عادی خودشون برگردن. اما کی میدونه اگه توی این راه دلبسته همدیگه بشن چه اتفاق های نحس و رسوایی بزرگی انتظارشون رو میکشه؟!
خلاصه کتاب:
آری من یک دیکتاتور هستم تمام تو را فقط برای خودم می خواهم. رمان روایت گر زندگی دختری ۱۷ ساله به نام فریحا هست… دختری با زندگی ساده و پدری بدتر از بد، پدر فریحا فردی معتاد که دست بزن دارد مرتکب به قتل می شود و فریحا را در این شهر پر از گرگ تنها می گذارد، اما فریحا نمیدانست که پدرش پول زیادی یه شایگان شایسته بدهکار است. شایگان شایسته فردی مغرور و خشن که کمتر دختری می تواند او را راضی نگه دارد اما چه کند هر چقدر زورگو و دیکتاتور باشد نمی تواند از چشمان زمردی فریحا بگذرد…
خلاصه کتاب:
اون به عنوان تاریک ترین جنگجو شناخته شده بود. ماالک هامیت، مِریا. پادشاه مردگان. بیشتر از همه اینا بود، چون اون ارباب دنیای زیرین بود. مدت ها پیش جعبه پاندورا رو باز کرده بود، جعبه قدرتمندی که از استخوانای یه الهه ساخته شده بود و گروهی از شیاطین رو روی زمین رها کرد. به عنوان تنبیه، اون و جنگجوهایی که بهش کمک کرده بودن مجبور شدن اون شیاطین رو درونشون نگه دارن، نور و تاریکی، نظم و هرج و مرج ادغام شد، تا زمانی که به سختی تونستن افسارشون رو به عنوان جنگجوهایی آموزش دیده به دست بگیرن….
نام کتاب: تاریک ترین بوسه (جلد دوم مجموعه تاریک ترین)
خلاصه کتاب:
نهال امیرخانی، دانشجویی که برای پرستاری از عمه خانوم وارد عمارت سوت و کور نیکنام ها میشه و بیخبر از اومدن سرگرد امیرحافظ نیکنام، اونجا ساکن میشه تا جایی که نتیجه ی این بیخبری، میشه اولین سوتیِ نهال، تو اولین دیدارش با این جناب سرگرد بداخلاق و همیشه طلبکار باید دید چه اتفاقی میوفته و آیا عمه خانوم، به همین راحتی دختری مثل نهال رو ول میکنه؟
خلاصه کتاب:
دختری از جنس بهار و لطافت بارون دختری در آستای پاییز زندگی بهاری خود و طلوع خورشیدی دوباره و طراحی که درد کشیدن و مقاوم بودن رو خوب طرح بزنه…
خلاصه کتاب:
سایه بودن خالی ست... سایه بودن درد است... اصلا ای کاش خدا تمام سایه های شهرم را جمع میکرد، تا دیگر سایه ای نباشد بر سرشان بی ادعا پهن شود، تا مردم اینقدر سایه ها را هیچ و پوچ نخوانند، در این شهر هیچ کس ارزش سایه ها را نمیداند، فقط باید سایه ها از سرشان کم شود، آنوقت است که دوام نمیآورند، آنوقت است که فغان سر می دهند، ذوب می شوند... آری سایه ها بی منت سایه اند... آناهید قاف
خلاصه کتاب:
احساس عجیب روایت کننده ی زندگی دختریه که طراح لباسه و دوسال پیش از طرف کسی که دوسش داره ترک میشه و حالا بعد دوسال میثم با عشقی آتشین تر از قبل برمیگرده و مدئی میشه که فقط اسیر توطئه شده. ولی آیا سارا هنوز هم میتونه عاشقانه های میثمو قبول کنه؟؟
خلاصه کتاب:
این کتاب روایتگر ماجرایی پیرامون شکوفه و جاوید است، خواهر و برادرخوانده ای که همیشه با هم سر لجبازی و دعوا داشته اند و کوچ اجباری شکوفه که جاوید را در آن مقصر می داند حس انتقام و نفرت را بیش از پیش در وجود دختر جان بخشیده است. حالا شکوفه بعد از ۵ سال تبعید به خانه برگشته و این در حالی است که جاوید زندگی مشترکش را شروع نکرده به پایان رسانده است. جاوید هیچ نسبت خونی با این خانواده ندارد اما تقریبا همه کاره به حساب می آید و عصای دست پدر خانواده است…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ملایر بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.