دانلود رمان پنجاه طیف تاریکتر (جلد دوم از مجموعه چهار جلدی پنجاه طیف) از ای ال جیمز با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
آناستازیا که از رازهای تاریک کریستین ترسیده است، تصمیم به جدایی میگیرد اما نمیتواند کریستین را فراموش کند. کریستین نیز با شیاطین درونی خود در جنگ است و دوباره با پیشنهادی جدید به سراغ اناستازیا می رود که….
خلاصه رمان پنجاه طیف تاریکتر
اوه خدای من… قراره کریستین رو ببینم و برای اولین بار تو این چند روز روحم کمی خودشو بالا کشید و به خودم اجازه دادم تا فک کنم که اون این چند وقته حالش چطور بوده؟ دلش برام تنگ شده؟ احتمالا نه مثل جوری که من هستم. یه فرمان بردار جدید، از هر جایی که میان، پیدا کرده؟ فکرش دردناک بود برای همین سریع نادیده اش گرفتم. به کوهی از نامه های روبروم نگاه کردم . باید برای جک مرتبشون کنم. با درگیر کردن خودم با اونا میتونم فکر کریستین رو از سرم دوباره بیرون کنم. شب تو تخت به خودم دائم پیچیدم و غلت زدم و سعی میکردم که بخوابم. این دفعه اولیه که بدون گریه کردن
میخوام بخوابم. تو ذهنم چهره کریستین رو اخرین باری که دیدمش و بعد ترکش کردم تصور کردم. اون چهره ی در عذاب و ناراحتش یادم اومد. یادم اومد که اون نمیخواست که من برم، که در واقع عجیب بود. چرا باید بمونم وقتی که همه چیز به چنین وضعیت بغض رنجی رسیده؟ ما هر کدوممون توسط مسائل خودمون احاطه شده بودیم… ترس من از تنبیه شدن و ترس اون از… ازچی؟ عشق؟؟ به پهلو چرخیدم. بالشتم رو بغل کردم و توسط یه غم طاقت فرسا پر شدم. اون فک میکنه که لایق دوست داشته شدن نیست. چرا این احساس رو میکنه؟ این بخاطر اون مشکلات اوایل زندگیشه؟ مادر اصلیش،
اون زن هروئینی؟ افکارم منو تا نزدیکی های صبح بیدار نگه داشتن و بالاخره به سختی به خواب تحلیل برنده ای فرو رفتم. روز می گذشت و جک به طرز غیر معمولی زیادی توجه نشون می داد. شک کردم که شاید به خاطر لباس گوجه ای رنگ کیت و کفشای پاشنه بلند مشکی که از کمد لباساش دزدیدم باشه، ولی خیلی بهش فک نکردم. این قضیه رو با اولین چک حقوقی و خرید رفتن، حلش میکنم. لباس تو تنم ازاد تر شده بود و تظاهر می کردم که متوجه این موضوع نشدم. بالاخره ساعت ۵:۳۰ شد. کتم و کیفم رو برداشتم و سعی می کردم اعصابم رو اروم نگه دارم. قراره ببینمش! جک پرسید…