خلاصه کتاب:
نهال امیرخانی، دانشجویی که برای پرستاری از عمه خانوم وارد عمارت سوت و کور نیکنام ها میشه و بیخبر از اومدن سرگرد امیرحافظ نیکنام، اونجا ساکن میشه تا جایی که نتیجه ی این بیخبری، میشه اولین سوتیِ نهال، تو اولین دیدارش با این جناب سرگرد بداخلاق و همیشه طلبکار باید دید چه اتفاقی میوفته و آیا عمه خانوم، به همین راحتی دختری مثل نهال رو ول میکنه؟
خلاصه کتاب:
خودکار طلایی رنگ را روی کاغذ چرخاند،انتهای فرم را امضا زد، برای اخرین بار به دست خط ریز و مرتبش نگاه کرد. از روی صندلی چوبی بلند شد و بسمت میز منشی قدم برداشت. دختری که ست اداری مشکی را با مقنعه کرواتی پوشیده بود و پروتز زیاد صورتش دل را میزد. چشمان ریزش با لنز ابی روی صورت او چرخید و با صدایی که بخاطر بینی عملی و بیش از حد سربالایش تو دماغی بود گفت…
خلاصه کتاب:
در مورد دختری به اسم الهام که برای انتقام از استادش دست به یه کاری میزنه و همون روز استاد دانشگاه عوض میشه و یه پسر جذاب به جای استاد میاد که الهام رو عاشق خودش میکنه اما این پایان ماجرا نیست با حقیقت های که معلوم میشه ….
خلاصه کتاب:
آیلار دختر کوچیک خانواده شکوهی که برخلاف اعتراض خانوادش پلیس میشه با تمام شر و شیطونی هاش میره پلیس میشه و یک ماموریت بهش میخوره که با تمام ماموریت هاش فرق داره توی این ماموریت از برادرشوهر خواهرش (امیرسام) کمک میگیره که جریاناتی براشون پیش میاد.
خلاصه کتاب:
بهار راد ۲۱ساله لیسانه معماری بر حسب عمل انجام شده مجبور به ازدواج زوری (البته زوریه زوری هم نه) با نوه ی دوست پدر بزرگش می شه اما چون پسره پول داره تصمیم کبری می گیره که اول خوب پسره (پرهام) بچاپه و بعد...
خلاصه کتاب:
در مورد دختر شاد و سرزنده ای به اسم نادیا هست که همه نانادی صداش میکنن و خدای تقلبه. کل چهار سال دبیرستان رو با تقلب به انتها رسونده و دریای راه های تقلبه و انقدر حرفه ای که تا به حال سابقه تقلب گرفتنه ازش رو هیچ بنی بشری به چشم ندیده اما از بد روزگار بالاخره دستش برا یه نفر رو میشه و این سراغاز یه تنفر عمیق و شاید در انتها عشقی بزرگ و پر از تجربه های ریز و درشتی که بالاخره ببینیم نقلب توانگر کند مرد را یا نکند!!
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ملایر بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.