خلاصه کتاب:
ترلان دختر یکی از قاضی های معروف تهرانه. برخلاف اون چیزی که توی خانواده ش رسمه اهل درس و مشق نیست و عشق رانندگی داره. در نتیجه ی پاپوشی که براش درست می کنن وارد یه باند می شه. اونجا ازش انتظار دارن کارهایی رو انجام بده که وجدانش قبول نمی کنه. بین دو راهی گیر می کنه... بین زندگی خودش و زندگی دیگران... زمانی که تصمیم قطعیش و می گیره رویارویی با آن نیمه دیگرش مسیر نقشه هاش و عوض می کنه...
خلاصه کتاب:
جیلیان و جکسون ناگهان متوجه می شوند که می توانند فکر دیگران را بخوانند و این کشف تازه، انها را شوکه و تا حدی ذوق زده می کند. اما وقتی می بینند یک دانشمند عوضی همه جا تعقیبشان می کند که بفهمد در مغزشان چه می گذرد، وحشت جای همه چیز را می گیرد. آیا دوقلو ها میتوانند دوباره به زندگی عادی برگردند؟ به پارک وحشت وارد شوید…
خلاصه کتاب:
در سال ۱۹۸۹ در منطقه پکسویل کنتاکی، کپسول زمانی دفن میشود تا در قرن بعدی باز شود و یادآور ۱۰۰ سال گذشته باشد. اما در همان شب خودکشی مشکوکی رخ میدهد و تا بیست سال آینده بدون علت میماند. در روزنامه گفته شده در کپسول زمان ۱۳ آیتم قرار میگیرد اما ناکس دیویس سربازرس منطقه فقط قرارگیری دروازه مورد را در کپسول دیده. آیا بین شی سیزدهم و قتلهای آینده منطقه ارتباطی وجود دارد؟ آیا نیکیتا استور مامور افبیآی که با ناکس در این پرونده همکاری میکند انگیزه پنهانی از ظاهر شدن ناگهانی خود در آنجا دارد؟
خلاصه کتاب:
داستان یک اکیپ پنج نفره را دنبال می کنید که بخاطر ترس زیادی که از محیط و ناشناخته ها از خودشان نشان می دهند، عث می شوند اجنه ها این ترس را حس کنند و برای تغذیه از ترس آنها، نزدیکشان بشوند، شخصیت های اصلی: راشل، آنجل، ملیکا، آلیس، مینا…
خلاصه کتاب:
هانیه که دانشجوی رشتهی ادبیاته از سال اول دانشگاه در برابر اصرار خانواده مبنی بر ازدواج و دیدن خواستگارا مقاومت کرده، تا اینکه بحث خواستگاری حامی پسرعمهاش که تا اون زمان به دلیل خطرناک بودن شغلش از ازدواج سر باز میزد مطرح میشه. هانیه میفهمه که نسبت به حامی یک حس هایی داره. تصمیم میگیره جواب مثبت بده که با خواستهی حامی دچار تردید میشه…!
خلاصه کتاب:
سرگذشت عشق دخترعمو و پسرعموست، باور و خزر باور مردی آرام وصبور، مهربان و حامی، خزر دختری سرزنده وشیطون، روزی که قرار بود این دو نفر بهم برسن یه طوفان باعث جداییشون میشه طوفان تهمت ناروا که باعث جدایی ده ساله این دو دلداده میشه، الان بعداز ده سال خزر برگشته تا این فاصله رو برداره…
خلاصه کتاب:
صدای موجِ دریا دنیایم را پر می کرد و خون می دوید در آبِ تیره ی ساحلِ گرگ و میشِ صبح! صدای قهقهه های آتشینش میان طوفانِ زندگی ام، میان رعد و برق و میانِ موج های تیره می پیچید و محو می شد و زیر هجوم باران و مه و طوفان، گُمَش می کردم. شقیقه هایم تیر می کشیدند. با بِهت به هر طرف نگاه می کردم و قهقهه دور سرم می چرخید. دور خودم می چرخیدم. ماسه های سرد از زیر انگشتان داغِ پاهایم می گریختند …
خلاصه کتاب:
کامیار مرد اتو کشیدهای که وسواسش اولین چیزی هست که ازش به یاد میارن! ناف بریدهی دخترعموش هست که هیچ علاقهای نسبت بهش احساس نمیکنه، کیمیای عاشق! اما در این بین که کامیار سعی در وقف دادن خودش با شرایط و کیمیا داره، اتفاقی میافته که همهچیز رو متوقف میکنه... البته در درونش! این اتفاق، نمیتونه یک دختر دوستداشتنی باشه؟!
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ملایر بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.